پزشکیسلامتیشیوه زندگی

برقراری ارتباط مجدد با شریک زندگی خود پس از بچه دار شدن

افزودن فرزندان به خانواده تان می تواند پویایی بین شما و شریک زندگیتان را به چالش بکشد، شما را به هم نزدیکتر کند یا رابطه تان را در معرض آزمایش قرار دهد. در میان لیست های بی پایان کارهایی که باید انجام دهید، تمرکز بر حمایت از یک رابطه و همچنین کودکان خردسال می تواند دشوار باشد. خوشبختانه، راههای زیادی برای کمک به برقراری ارتباط مجدد با شریک زندگیتان پس از والدین شدن وجود دارد. با گروه مشاوره و روانشناسی داناک مشاور همراه باشید تا اطلاعات جامعی را در این خصوص در اختیار شما قرار دهد.

سال های اولیه فرزند پروری یکی از چالش برانگیزترین زمان ها برای زوج هاست. بارداری، زایمان و دوران پس از زایمان می توانند مشکلاتی را در یک رابطه ایجاد کنند. محرومیت از خواب، مراقبت روزانه از یک کودک کوچک، کار، آشپزی و نظافت بی پایان به احتمال زیاد شما رابه مرور زمان بی انرژی و خسته می کند. افسردگی پس از زایمان نیز ممکن است تاثیرگزارباشد.

فرزندان و تأثیر آنها بر یک رابطه یا ازدواج

بچه دار شدن یکی از بزرگترین دوره های تغییری است که یک زن و شوهر تا به حال تجربه می کنند و این در سراسر خانواده  و حتی در محل کار نیز منعکس می شود. هنگامی که یکی از والدین یا هر دو به سر کار باز می گردند، مشکلاتی پیش می آیند که والدین نقشهای خود را تغییر می دهند و با هویت جدید خود به عنوان پدرومادرسازگار می شوند.

در این مرحله، زوجها واقعاً می توانند فلسفه های زندگی خود را در مورد زندگی خانوادگی،این که چقدر خود را برای آن آماده کرده اند و چقدر آماده سازگاری هستند، بیابند. قبل از اینکه بچه ای به دنیا بیاید، هنوز لباس شستن ها و شستشوی ظروف و سایر کارهای  خانه وجود داشت. اما هرگز کارهای زیادی وجود نداشت که باید به این سرعت انجام می شد. وقتی نوزادی دارید نمی توانید کارهای خانه را به تعویق بیندازید. و اکنون شما و همسرتان هر دو احساس می کنید که دیگری سهم خود را به درستی انجام نمی دهد.

تا زمانی که کارها در حال انجام شدن هستند، این سیستم تلافی جویانه ممکن است چندان بد نباشد، اما هیاهوی مداوم با  پس زمینه نق زدن می تواند باعث ایجاد رنجش بین زوجین  در طول زمان شود. سبک های فرزندپروری متناقض شما یکدیگر را خنثی می کنند. چگونه رابطه شما بر فرزندان شما تأثیر می گذارد. بهترین روانشناسان و مشاوران روانشناسی معتقدند که افراد باید توانایی مدیریت رابطه خود را با آمدن فرزندان جدید داشته و بتواند تمامی جوانب آنرا به خوبی مدیریت نمایند.

وقتی اخیراً در یک گروه مطالعاتی از بچه ها خواستند به آنها پاسخ دهند که چگونه می توانند تشخیص دهند که یک زوج ازدواج کرده اند، یکی از پاسخهایی که مدام مطرح می شد این بود: «اگر آنها دعوا می کنند، پس احتمالاً ازدواج کرده اند». این پاسخ ممکن است خنده دار به نظر برسد اگر از طرف یک بزرگسال باشد، اما از طرف کودکی که نیت او به دور از خنده است، پاسخ بسیار ناراحت کننده تر و بسیار ارزشمندتر است که ما باید به آن توجه کنیم.

چه بخواهیم چه نخواهیم، فرزندانمان همیشه ما را زیر نظر دارند. این جمله که کودکان مانند اسفنج هایی هستند که دنیای اطراف خود را جذب می کنند، به ویژه در مورد فضای عاطفی که آنها را احاطه کرده است درست است. وقتی نوبت به رابطه بین والدینشان می رسد، هیچ چشمهای آزاردهنده ای دیده نمی شود، و هیچ زمزمه ی  انتقادی شنیده نمی شود. مهم نیست که چقدر سعی می کنیم مشکلات را پنهان کنیم، بچه ها نسبت به تنش های بین والدین خود حساس هستند و مستقیماً تحت تأثیر نحوه تعامل والدین خود قرار می گیرند.

سعی کنید تا سبک های فرزند پروری  شما هماهنگ باشد تا کودک دچار سردرگمی نشود.زمان نظافت تغذیه کودک را با هم هماهنگ کنید.زوجها همچنین می توانند آنقدر عاشق بچه هایشان باشند یا آنها را مجذوب خود کنند که رابطه شان را متوقف کنند و به خودشان بگویند که خوب است به بچه رسیدگی شود،این می تواند ماه ها یا حتی سال ها بدون قرار ملاقات، زندگی جنسی یا خوابیدن در یک تخت ادامه یابد. مسائل و رنجش ها زمانی می توانند انباشته شوند که بیان نشوند وحل نشوند.

می توانید به خودتان بگویید وقتی بچه ها بزرگتر شوند، یا وقتی مدرسه را شروع می کنند، اوضاع بهتر می شود، اما اگر بیش از یک فرزند دارید، این می تواند به این معنا باشد که مشکلات برای سالها مورد توجه قرار نگرفته است و ادامه دار شده است.

نکاتی در مورد برقراری ارتباط مجدد با شریک زندگی خود بعد از بچه دار شدن

در صورت نیاز کمک بگیرید این زمانی است که دوستان و خانواده مایل به کمک به شماخواهند بود، بنابراین تماس بگیرید. تا برای کمک به شما بیایند. یک پرستار کودک قابل اعتماد نیز مهم است که دردسترس شما باشد.

نشانه هایی که بیان می کند ممکن است به کمک یک مشاور نیاز داشته باشید

بین یک زوج، احساس نارضایتی اساسی از رابطه، ناامیدی در رابطه اغلب دعوای مداوم است، اما هیچ راه حلی پیدا نمی شود، و فقط احساس می کنید فرسوده شده اید، احساس می کنید کاملاً بی ارتباط هستید، از دست دادن رابطه جنسی و از دست دادن نشاط. ازدست دادن احساسات خوب و داشتن احساس غم، نگرانی، تنش یا افسردگی

دعوای بین والدین، استفاده از سیستم حقوقی برای دعوا با یکدیگر و تحقیر یا بد دهنی کردن والدین یا استفاده از فرزندان به عنوان حامل پیام یا جاسوسی از والدین دیگر که  منجر میشود که والدین سطوح بالایی از درگیری را تجربه کنند که در آن کودکان مکرراً تلاش می کنند تا دعوا را متوقف کنند. کودکان بخاطر توقع از سطح بالایی از حمایت عاطفی و مسئولیت های اصلی در خانه ، افسردگی و/یا اضطراب را تجربه می کنند.

درکودکانی  که والدین آنها با هم دعوا می کنند، رفتار کمتر از سن تقویمی کودک دیده می شود. ترس از جدا بودن از والدین، بدخلقی، غمگینی، افسردگی، احساس گناه، مشکلات خواب یا خوردن، تغییر در شخصیت کودک، مشکلات تحصیلی و همسالان، ترس غیرمنطقی و / یا رفتار اجباری هم دیده می شود.

چه چیزی باعث ایجاد مشکلات در رابطه زوجین  می شود؟

مشکلات رابطه می تواند به دلیل نقص در مهارت های رابطه و  یا رویدادهای بیرونی مانند بیماری جدی، از دست دادن یک عزیز یا ورود فرزند جدید ایجاد شود. گاهی اوقات الگوهایی از روابط دوران کودکی که یاد می گیریم و با آنها راحت در زندگی کنونی خود رفتار می کنیم به شکلی مضر به روابط بزرگسالی ما منتقل می شوند. هر یک اززوجین در رابطه با خود یک الگوی تعارض را به همراه دارد که نحوه دعوای شما در طول درگیری با همسرتان است. یک الگوی متداول ناسالم و مخرب تعارض، “انصراف تقاضا” نامیده می شود، که در آن یکی از طرفین شکایت یا موضوعی را مطرح می کند و دیگری با سکوت یا اجتناب از شریک خود کنار می کشد.

یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا الگوهای تعارض خود را شناسایی کنید. گاهی شاید شما در بدو رابطه به خوبی آغاز کرده باشید و حتی مشاوره پیش از ازدواج انجام داده باشید و روی خود و رابطه تان کار کرده باشید. اما با گذشت زمان، مشکلات روابط را می توان با هر تعداد موضوع تحریک کرد. موضوعات رایج شامل کودکان (نحوه بزرگ کردن آنها و غیره)، پول و هزینه، مطالبات مربوط به کار و شغل، ارتباطات و گوش دادن، مسائل جنسی و عادات و کارهای آزاردهنده است.

برای درمان مشکلات روابط  زوجین چه باید کرد؟ تحقیقات نشان داده است که مهم نیست که درمانگر شما از کدام مدل نظری استفاده کند تا شما را درمان کند، تا زمانی که درمان از این پنج اصل اساسی پیروی کند اثر بخش خواهد بود.

  • تغییر دیدگاه رابطه
  • کمک به زوجین برای دیدن یکدیگر و تعاملات آنها به روشی عینی و سازگارتر
  • اصلاح رفتار ناکارآمد
  • تغییر رفتار زوجین با یکدیگر
  • کاهش اجتناب

درمانگران برای سلامت ارتباطی  بین زوجین معمولا در این زمینه ها تلاش می کنند:

  1. بهبود ارتباطات: کمک به شرکا برای برقراری ارتباط مؤثرتر، صحبت کردن با یکدیگر به روشی حمایت کننده و درک کننده و گوش دادن فعال و با همدلی
  2. ارتقای نقاط قوت: اشاره به نقاط قوت در رابطه که باعث لذت زوج می شود. بر اساس رویکردهای روانشناسی مدرن، شروع زوج درمانی می تواند دشوار باشد، با فردی که نمی شناسید در مورد مشکلات رابطه صحبت می کنید، و هنگام مشاجره در مقابل یک درمانگر می تواند دلسرد کننده باشد. اگر شریک زندگی شما مایل به همراهی شما در درمان نیست، جستجوی کمک و یادگیری در مورد کارهایی که می توانید همین الان انجام دهید می تواند مفید باشد. درمانگر می تواند شما را از طریق تلاش برای تقویت رابطه یا کمک به شما در پیشبرد یک رابطه سالم در آینده راهنمایی کند.
  3. وقتی طلاق در حال انجام است یا قطعی شده است و فرزندانی در خانواده وجود دارند: طلاق و ناهماهنگی والدین به طور مداوم با مشکلات رفتاری و عاطفی کودک مرتبط بوده است که احتمالاً به دلیل تعارض والدین است که می تواند قبل، حین و بعد از طلاق رخ دهد. به طور مداوم تعارض والدین نسبت به وضعیت تاهل پیش بینی کننده قوی تری برای ناسازگاری کودک است. در طول جدایی و طلاق، اعضای خانواده دچار عدم اطمینان، آشفتگی عاطفی و تغییر در نقش ها و قوانین خانوادگی خود می شوند. یک درمانگر می تواند در فرآیند تعریف مجدد روابط و رسیدگی به مسئولیت ها و نیازهای اعضای خانواده کمک کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا